آن دم که پر هراس ز چشمان دیگران
دستان مهربان پری زاده ای جوان
در را به روی یکه سواری سیاه چشم
                                          با مهر می گشود
ان دم که بهر شادی قلبی حزین و سرد
گل بوسه های داغ به لب های مرمری 
                                             را نذر می نمود 
هرگز پری قصه به فکرش نمی رسید 
کاین تک سوار قصه نسیمی گریز پاست
هرگز نمی رسید به ذهنش که بی وفاست .
 
اکنون
در سایه های جنگل تردید های او
تنها گیاه های کبود و سکوت رنگ
                                                دانه می افکنند
از بیشه زار ذهن سراسر سئوال او
تنها نسیم و باد
                            گل های قاصد غم و اندوه می برند .

اکنون سوار رفته و گرد و غبار غم
                            در قلب او به پاست
تنها نشان بودن عشق نهانیش
                             یک جای رد پاست .

امروز با خودم فکر می کردم اگه تموم ستاره ها هم از اسمون بیان پایین ، ماه هم که بیاد ، اصلا اگه خود خود خورشید هم بیاد و پشت همین پنجره ی وایسه و تموم نورشو بریزه روی سر من ، من این قده تو سایه ها و سیاهی های دور و برم غرقم که حتا یه قدم جلوی پام روشن نمی شه . حتا یه قدم . حتا یه قدم ..... 
نظرات 24 + ارسال نظر
امیرحسین شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:16 ق.ظ http://asrareazal.blogsky.com

از روشنایی خوشم نمی یاد جلو افتاب همه چیز لوس و معمولی میشه ترس و تاریکی منشائ زیبایی است (صادق هدایت)

گوشه گیر شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:36 ق.ظ http://www.gooshegir.blogspot.com

میدونم که رفتن اون سوار برات خیلی سخته .
هممون یه سوارهایی داشتیم که الان شاید نباشن و فقط همون رد پاها ازشون مونده باشه .
ولی .........
ولی هنوز سوارهای زیادی هستن که میتونن تو زندگی تو بیان به شرطی که تو هم اون سایرو بی خیال شی و با اسب سفیدت بزنی بیرون از تو این سایه های خود ساختت .

آبی شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:27 ق.ظ http://blue.blogsky.com

رد پاهای من هم پاک شده . چیزی باقی نمونده.

رها- رها شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:14 ق.ظ http://bnahayat.blogspot.com

روشن که می شه ٫‌ کافیه چشماتو باز کنی !

سرزمین آفتاب شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:19 ق.ظ http://mithras.org

سلام پریچه. اگه هم دنیا هم جمع بشن الان و بهت بگن همیشه اینجور نمیمونه تو باز هم باور نمیکنی. یه روزنه دیگه پیدا کن که باز تر باشه که فضای بیشتری از باغ رو ببینی. تک سوارت هم هست فقط رفته چند تا دیو بکشه و برگرده، همین.

اسمر شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ب.ظ http://asmar.persianblog.com

سعی کن از سیاهی ها بیرون بیا. ببین چقدر زیبایی ها اطرافمون هستند.آری ! تا شقایق هست زندگی باید کرد..شاد باشی

رهگذر ثانی شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:56 ب.ظ

مریم خانومی!

مطمئنم که این شعر و این متنو پیش از نظرت در نظرخواهی زیتون نوشته‌ای.
حالا باید منتظر متن مریم عاشق یه مرد
«اصلاح طلب
آشنا به رقص
موی بلند پرپشت
تودل برو
وطن پرست فداکار
شیک پوش .....»
باشیم.
باید دم زیتونک رو هم ببینیم که هرچه زودتر دست به کار بشه. دلمون لک زده برای شیرینی عروسی!

و در ضمن؛ مٌردم از حسودی!

امیر شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:33 ب.ظ http://amireghlimi.blogsky.com

سلام
بابا تو چقدر ناامیدی!
باید دل به دریا زد و رفت...
مریم بسه،این همه غم دیگه بسه...
یه ذره بخند تا بفهمی این دنیا زیبایی هم داره
خداحافظ

دهقون شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:44 ب.ظ http://dehghoon.blogspot.com

رد پا!.....بازم خدا رو شکر که ردپا مونده....اون دزدی که به من زد هیچ رد پایی باقی نذاشت......

چراغ قرمز شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:04 ب.ظ http://arakhoundi.persianblog.com

نه عزیز من که اصلا شعر هم نمیخونم دیگه چی بگم . جدا چه فضایی شده دور و برم ...

تن تن شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:56 ب.ظ http://amricaamrica.persianblog.com

وااااااااااااااااااااااااااااای. این شعر رو خودت گفتی؟ خیلی شاهکاره. خیلی خیلی قشنگه.
سبز باشی

تن تن یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:10 ق.ظ http://amricaamrica.persianblog.com

جدا که این شعر محشره. اجازه بده بذارمش تو وبلاگم. باشه؟

مهران یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:19 ق.ظ http://moonstrand.persianblog.com

سلام ... مطلب زیبایی بود ... ولی یه جورایی به نظرم غمگین میاد یا شایدم این فقط تصور منه ... بهر حال امیدوارم پیروز و شاد باشید

زیتون یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:03 ق.ظ http://z8un.com

سلام :))
از حرفای رهگذر ثانی دارم غش غش می خندم :))
اگه راست می گه جورش کنم ؟ :))

کاپیتان نمو یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:03 ق.ظ http://cnemo.blogspot.com

امیدوارم اینجوری نباشه که گفتی. دوست من قوی باش و امیدوار. همه چی درست میشه.

کیمیا یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:34 ق.ظ http://kija.persianblog.com

دوست دارم بدونم کی تونسته این توپ را تا اسمون شووت کنه انهم تو تاریکی .........:)

شایان یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:17 ق.ظ http://dowran.blogsky.com

ببین مریم خانوم جان! .. اینقدر با خاطرات گذشته زندگی نکن.. من هم مثل رهگذر ثانی عزیز منتظر خبرهای خوب هستم.. و مطمینم که به زودی همه چی درست میشه.. اصلا لازم هم نیست زیتونک کاری کنه.. خودت که چلاق نیستی!.. کارت هم درسته.. کلی هم با انرژی و شاد هستی.. من الان دارم روزهای خوب رو می بینم.

سکرتر یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:26 ق.ظ http://fine.persianblog.com

شاید

پدر یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:29 ب.ظ http://samanblog.persianblog.com

سلام.
خیلی قشنگ انتخاب میکنی و مینویسی...
امیدوارم احساستو جای درستی هزینه کرده باشی

سقراط حکیم یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:21 ب.ظ http://socrate.persianblog.com

سلام «مری ام»!! جان. حالا چرا «مری ام»؟ جواب اینکه چون لج کردم! چون وقتی می بینم شما maryam رو می نویسید mariam! من لجم می گیره. :) . باز هم لجم می گیره وقتی می بینم که توی مرتب کردن «آی دی» ایمیل شما دقت صورت نگرفته. امروز سه بار ای-میلم برگشت خورد! اگه به حساب بزرگ به کوچک باشه باید بگیم:کهکشان-ستاره-ستاره ی دنباله دار. یا فوقش برعکس. اما از این ترتیبی که شما گذاشته اید هیچ چیز نفهمیدم. سراسر بینظمی است! و من از این بینظمی لجم می گیره! اونقت چنین آدمی معلومه که اگه همه ی کهکشان هم بیاد جلوی پاش نتونه یه قدمی شو ببینه. :) و احتمالاْ سکندری می خوره و کله پا می شه :) و اونوقت دل من هم خنک می شه :)) . حالا که دلم خنک شد دیگه با کسی لج نیستم. پس همیشه دوست. سقراط:))

خیال واهی یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:03 ب.ظ http://http://rezaairf2002.persianblog.com/

سلام
گاهی وقتا نصفه قدم هم کافیه ها ..هیچ میدونستی؟

زیتون یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:15 ب.ظ http://z8un.com

بازم سلام مریمی جون!
تو می تونی روشنایی ها رو ببینی !
فقط یه کم تلاش می خواد عزیزم !

سپیدتاک یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:43 ب.ظ

سایه ها رو بذار واسه قارچا!
این جا که همیشه روشنه که؟

نرجس شنبه 19 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:02 ب.ظ

باسلام
دختر خوبم به خدا ایمان بیار وبا اون انس ببند زیرا شما از درگاه خدا دور شدی خدا همه چیز را درست مل کند توکل کن به خدا وبگو یا علی

یک دوست تنها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد