می خواهم بمیرم
نه این که قلبم از کار بایستد
و تنم سرد شود
و با خاک یکسان شوم
می خواهم بمیرم
نه اینکه هیچ صدایی به گوشم نرسد
و از دیدن ستاره گان
کــــور باشم
می خواهم به مرگی کاملا غیر عادی بمیرم
مرگی شبیه بخار شدن اب
روییدن دانه
غروب خورشید
ابری شدن اسمان
می خواهم نیست شوم
تا در دنیای دیگری ظاهری شوم
دنیایی که هنوز ان را ننامیده ام
دنیایی که مزه ی ان را کاملا نچشیده ام
دنیایی شبیه عالم خیال
که در ان همه چیز عادی باشد
جز وحشت از نیستی
جز درماندگی
جز تنهایی
.بیژن جلالی.
سه تا ارزو هست که تو پانزده خرداد واسه خودم دارم . اولیش همون مردن دل خواهی که تو شعر بالا هست که البته ارزوی همیشه گی منه ، دومی این که تو بهم تلفن بزنی و دوباره مثل پارسال با ریکوردر برام تولدت مبارک رو از پشت تلفن بزنی ، سومی هم این که اونی که خودش می دونه همونی که واسم حرفای قشنگ قشنگ می نویسه یه هدیه بهم بده . همون هدیه ای که خودش هم می دونه چیه .
حالا چرا تو پونزدهم همچین چیزایی می خوام ؟ خوب معلومه دیگه چون تولدمه .....
تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/ تولدت مبارک/.
تولدت مبارک عزیز...بابا همهی باحالها خردادین...من این وسط نخالهام...
گولبولت ۱۰۰۰
امیدوارم اونایی رو که دوست داری بهت تبریک بگن؛ هرچه زودتر این کار رو بکنن...و اینکه فردا برات یه روز دیگه باشه..نه مثل قبلیها و بعدیها
سلام ... اولین باره که به وبلاگت سر میزنم و اونم مصادف شده با تولدت .... بهت تبریک میگم .... شاد و پیروز باشی
اینم کادوت:
http://www.alijahanian.net/animation.asp?i=001
من اولین باره وب شما رو میبینم
با اینکه نمیدونستم ولی تولدت مبارک
۱۰۰ سال دیگه باشی و بنویسی
تولدت مبارک. امید وارم که در سال جدیدت، تولدی تازه را تجربه کنی.
سلام و تبریک
خدایی چه کم توقعی؟
سه تا ارزو؟
ولی باز هم خدایی اگه این ارزوها هم نخواد بر اورده بشه هادیگه اصلا نباید ارزو کرد
تولدت مبارک ....
آب پرتغال می خوری با نی برات بیارم؟؟؟؟؟
تولدت مبارک !
آرزوهات هم بر آورده بشن !
تو را به باطن باد و بابونه و باران
که از سکوت این همه ستاره ی بی قرار
سهم ما همین در کنار درخت نشستن ساده است ؟
تو را به اشاره ی این همه پرنده ی بی اشیان در پرواز
که از سیر این همه مرغ مهاجر
در اسمان دل سرداران فتح دروازه ی سرخ رحمت
سهم ما یک پلک پلک زدن این همه غریب است ؟
تو را به باور نابالغ کودکان بی سرپرست اشک
تو را به غربت یک لالایی معصوم
لالایی معصوم مادر بی فرزند
نمی دانم .... !؟
شاید تو در باور پنهان باران نشسته ای که این گونه شسته می شوم .
مریمی گلم :
تولدت مبارک ...
خواهر کوچولوی تو
مبارک است انشا الله
سلام
خدایا
آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم
و شهامتی که تغییر دهم آنچه را که میتوانم
و دانشی تا بدانم تفاوت این دو را.....
احساس میکنم
در هر رگم
به هر تپش
قلب من
کنون
بیدار باش
قافله ای می زند جرس...(احمد شاملو)
باد می آید.
ایستاده بود بالای رودخانه , رودخانه که نه, بالای سد منجیل. آسیاب های بادی می چرخیدند. نمی دانست کجای این دنیا مثل اینجا می تواند ببیند موج از ساحل به آب می رود. لابد خیلی جاها. مردی به ش گفته بود, زندگی همه دریا است و خدا همه ساحل. البته آن مرد هم رفته بود کتابهای قرن دوم هجری را خوانده بود.
سرش گیج می رود.
کسی به ش گفته بود زندگی مثل ترن است. منظورش البته همان قطار خودمان بود. باد می آید. شنیده بودخوب است آدم بتواند توی کوپه آن قطار خوش باشد و به دیگران هم خوشی بدهد.
باد می آید.
و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویری آگاه...
خوانده بود آگاهی دشمن آن درون شفاف است . همان که باید داشت تا بتوان خط خشک زمان را آبستن کرد.
باد می آید.
در شب کوچک من دلهره ویرانی ست...
بلند داد زد سر خودش. و راستش نمی دانست سر کدام خود. اگو؟ خود شفاف؟ خود بیمار؟ خود ِ...
باد می آید.
زنی بلند سقوط می کند در آبهای منجیل. تنها جای دنیا که بلد بود و موج از ساحل به آب می رفت...
نمی دانم . من واقعاً اطلاع ندارم قربان, شاید فقط قرصهاش را سر وقت نخورده بود, شاید هم ...بگذریم .
باد
سلام
مریم جان ۱۰۰۰سال دیگه همین طور سر حال باشی.
تولدت مبارک...
هی خانومی!
کار رو خیلی دشوار کردی. اصلن تو مثل اینکه وقتی سر به سر من میذاری شاد میشی. باشه؛ تو شاد باش من راضیام.
«این آسفالت خیس
این باد دیوانه
این آسمان بیتاب
...»
برات گفته بودم که به این زودیا نمیتونم بیام. برات گفته بودم که باید دستمو به آخر دنیا بزنم؛ بعد برگردم پیشت. هنوز خیلی راه دارم. هنوز خیلی باید منتظر بمونی.
«مست که میشوم
کنار تو مینشینم
تا اشک که میچکد؛ واژه شود
...»
خوب میدونی چرا راهی این سفر شدم. خوب میدونی تو آخر دنیا دنبال چی میگردم. خوب میدونی که یک روزی برمیگردم و هدیهای رو که میخواستی؛ درست روز تولدت بهت میدم.
«سپیده
شب را تاریکتر کرده است
من با دستهایم
واژههای تنت را میخوانم
...»
تولد تولد تولدت مبارک بیا شمعها رو فوت کن که صد سال زنده باشی مریم خانوم ایشاا... به هر چیزی که میخوای برسی و و از همه مهمتر سلامت باشی و بعد از همه به نوشتنت در وبلاگ ادامه بدی که واقعا خیلی استعداد داری.////
سلام همزاد جونم، تولدت خیلی مبارک عزیزم... شاد باشی همیشه. :)
با مهر...
یهویی بگو خوابم میاد دیگه خانمی ..تولدت مبارک این بار که می آیی حتما یه سر هم زیر سایه درخت چنار هم بزن
سلام و تولد مبارک ... آرزوی اول خیلی قشنگه و امیدوارم بهمه آرزوهاتون برسید ...
دوست من سلام. از آشنائیت خوشحالم. حالا متوجه شدم چرا نمی خوای خاکسترت رو باد ببره.
تولدت هم مبارک. داستانگو به اندازه همه ما بهت تبریک گفته. :)
به به چه شعری ... دوم . مبارک ... سوم که صد سال به اين سالها زنده باشی .... چهارم فوت ... پنجم کی با من بود !
ممنون از شعرت....
زیبا بود
تولدت مبارک مریم جان.
تبریک ما را هم بپذیرید . راستی یه جور مردن تو ۱۹۸۴ جورج ارول هست که بعد از مردن همه تبخیر می شن !!!
سلام. ایکاش به همان مرگی که دوست داری بمیری.تولدت مبارک.
تولدت مبارک . همین . :) // لورکا
تولدت مبارک....۱۰۰ سال به این سالها
تولدت مبارک.
تولدت مبارک و صد سال زنده باشی
سلام آبجی خانوم
بابا خیلی دست مریزاد داره آدم تولد تو رو یادش بره !!!
البته اگه بهش گفته باشی !!!
بابا قانع !! بابا همین سه تا آرزو ؟!! دو تاش که هیچی ولی !!!
خوب این شعره یه خورده آشناست !!! نه ؟!!
منو بگو فکر میکردم خودت گفتی !!
خوب حالا ما چی کادو بدیم ؟!!
راستی تا یادم نرفته : تولدت مبارک
ای بابا ما یه هفته رفتیم مسافرت هر چی تولد و مهمونی و دیدبازدید بود توی همین یک هفته اتفاق افتاد!
خب مریم جان! تولدت مبارک. ولی خودمونیم پانزده خرداد هم روز بهدنیا آمدنه آخه؟ حالا دو روز زودتر اگه به دنیا آمده بودی شادی آن روز را دو چندان میکردی! حالا از شوخی گذشته شرمنده که دستخالی اومدم یه کادوی خوشگل طلبت!
دوست خوبم ، واقعا خوشحالم کردی با اون کامنت. حتما از کمک و همکاری شما استفاده می کنم. آدرس ایمیل شما چیه؟ در این صفحه نگذاشتیش.
من همه سعیمو کردم .
تمپلیت وبلاگم مشکل داره نمیتونم لینکتو بزارم .
بابا چیکار کنم اخه ؟!!!!
امشب خودمو میکشم !!!!!!!!!!!
از زور شرمندگی.
عزیز دلم تولدت مبارک . به من هم سر بزن و اینقدر هم ناامید نباش . باور کن در اوج ناامیدی م باز روزنه هایی از امید وجود دارن نازنین.
سلام . ببخشید دیر رسیدم ولی تولدت مبارک .
مبارک باشه!
سلام. ببخشید دیر شد. از کتابخانه بابل بورخس من فقط همون ترجمه رو سراغ دارم.
خوب مینویسیا!!!
سلام مریم جان.. کاش زودتر شما رو میدیدم.. شاید می تونستم براتون برای روز تولد ساز دهنی بزنم.. شاید می تونستم یه گل بهتون بدم که بذارین توی موهاتون.. شاید می تونستم از فکر مرگ در روز تولد بیرونتون بیارم..
تولدتون با تاخیر .. مبارک باشه.. از دیدارتون خیلی خوشحال شدم.. خیلی